پارچه بافی سنتی- قلمکار

خانه » پارچه بافی سنتی- قلمکار

فهرست مطالب

پارچه بافی سنتی- قلمکار

پارچه بافی و پارچه های قلمکار. مهارت و ابتکار ایرانیان در هنر پارچه بافی سابقه زیادی دارد. روی تیغه مفرغی تبری که همراه با سفالهای عهد اول شوش به دست آمده، به تأثیر املاح مس موجود در مفرغ، نقشی از پارچه ای که به آن پیچیده بودند، بجامانده که از آن آشکار می شود که در سه هزار و پانصد سال پیش در ایران بافتن پارچه های لطیف، حتی با چرخ بافندگی دقیق معمول بوده است و احتمال می رود که جنس این پارچه از کتان بوده باشد.

دوره هخامنشی

در بعضی از نقوش ساغرهای مفرغی لرستان، روی پارچه لباس حتی نقشی دیده می شود که ظاهرا در خود پارچه بافته شده است.

هخامنشیان در بافتن پارچه های نرم و لطیف پشمی مشهود بوده اند، روی نقوش کاشیهای لعابدار که در بناهای تخت جمشید و شوش به دست آمده نقشهایی روی لباسهای اشخاص دیده می شود.

در منطقه پازیریک که گورستانهای پادشاهان سکاهاست که در جنوب سیبری و در زیر یخها آثاری به دست آمده، به طرزی معجزه آسا سالم مانده اند به جز قالی معروف پازیریک که بافته شده در ایران زمان هخامنشی است. قطعات پارچه های پشمی یافت شد. در آن بانوانی را که ظاهرا ملکه های عهد هخامنشی بوده اند نشان می دهد که در مقابل آتشدان مقدس ایستاده اند و در حال ادای مراسم مذهبی هستند.

پارچه پشمی هخامنشی

 

نمونه دیگری از هنر بافندگی هخامنشی قطعه پارچه پشمی باریکی است که مشتمل بر نقش ردیف شیرها می باشد که شباهت بسیار آن به نقش حاشیه بالای اورنگ شاهنشاه هخامنشی در نقوش برجسته کاخ صدستون تخت جمشید کاملا نمودار است. بافت این پارچه ها نوعی بافت است که رشته های پود نقوش را به وجود آورده اند.

هرودوت تاریخ نگار یونانی (۴۸۴ – ۴۲۵ پیش از میلاد) از شهرت عالم گیر پارچه های ایرانی سخنی گفته است که مردم برای خریداری پارچه های ایرانی مبالغ گزافی می پرداخته اند.

دوره اشکانی

پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشمی اولین بار توسط چینیها به وجود آمد. در دوره سلطنت اشکانیان (۳۳۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ بعد از میلاد) ایران معبر مهمی بر سر جاده ابریشم ( که از آن طریق چینیها ابریشم را تا رم صادر می نمودند) قرارداشت.

تجارت ابریشم تحت کنترل ایران بوده است و ایرانیان که تا آن زمان به بافتن پارچه های پشمی و کتانی به خوبی آشنایی داشتند به تولید پارچه های ابریشمی نیزپرداختند.

در ایران اشکانی پارچه های ابریشمی فقط با ابریشم های وارداتی از چین بافته می شد و در اوایل دوران ساسانی ایرانیان خود به تولید کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشمی پرداختند.

دوره ساسانی

پارچه های ابریشمی ایران زمان ساسانی با نقشه های پرکار آن دوران مشهود بود و در تمام دنیا خریدار داشته و ایران در آن زمان در بافت پارچه های ابریشمی سرآمد تمام کشورهای جهان بوده است. این هنر به منتهی درجه ترقی خود رسیده بود.

بیش از شصت نمونه از پارچه های آن زمان در دست است که در موزه های دنیا و هم چنین هندوستان نگهداری می شود علاوه بر آن تقریبا بیست و پنج نوع نقشه پارچه های ایرانی آن روی حجاریهای طاق بستان متعلق به دوره ساسانی نمایش داده شده است که برای متخصصین راهنمای مهمی برای تشخیص و طبقه بندی نقوش پارچه های زمان ساسانی است.

 

پارچه ابریشمی دوره ساسانی

 

نقوش این پارچه ها مجموعه ای از دوایر است که در درون آن تصاویر حیوانات پرندگان و سوارکاران می باشد که به صورت قرینه روبه رو یا در حالیکه پشت به هم کرده اند. یا اشکال طبیعی گیاهان نیز دیده می شود. معروف است که چینیها این نوع پارچه های ساسانی را می پسندیدند و فرمانداران شهرهای واقع بین ایران و چین این پارچه ها را به عنوان مالیات به پادشاهان و خاقان های چین تقدیم می کرده اند.

در نتیجه ارتباط ایران و چین از طریق جاده ابریشم و تجارت متقابل بین این دو کشور نشان می دهد که این دو کشور ضمن آموزش فنون و هنرها از همدیگر، هوشمندی و هنر خویش را نیز به کار برده در نتیجه انواع پارچه های جدید به وجود آمد.

در کشفیات جدیدی در منطقه «تورفان» چین که گور عده ای از سلاطین خاقانهای چین بوده است، بافته های ابریشمینی به دست آمده که روی آنها نقشهای  تزیینی دایره وار دیده می شود که درون آنها آهوان، شیران، طاووسان و پرندگان متقاب دیده شده است. این بافته ها هم از لحاظ نقش ونگار و هم از نظر بافت سبک ایرانی را به وضوح نمایان ساخته است. در ایران نیز پارچه های ابریشمین زرنقشی به دست آمده که نقش ونگار آنها را گیاهان و اژدها تشکیل می داده است.

 

پارچه دوره ساسانی

 

«راوندی» نویسنده کتاب تاریخ اجتماعی ایران می نویسد: در صدر اسلام به دنبال سقوط سلسله ساسانی، تغییر شیوه مصرف، از آن جا که بسیاری از مسائل تحت ظهور اسلام قرار گرفت، تولید آن گروه منسوجات نفیس که مورد حمایت و علاقه ساسانیان بود متوقف گردید ولی صنایع نساجی تأمین کننده منسوجات مصرفی جامعه رشد کرد و کارگاه های متعدد پارچه بافی به کارشان ادامه دادند..

از دوران اولیه اسلامی آنچه که از پارچه های ابریشمی منقوش به طور پراکنده به دست آمده که با تقلید کامل از نساجی ساسانی بافته شده است که نقوش برجسته طاق بستان را به خاطر می آورد.

تعدادی از پارچه های آن دوران با اشکال پرندگان و حیوانات تزیینی یافته است. دو نمونه از پارچه های ابریشمی ایرانی در موزه تروپولیتن وجود دارد. که در یکی تصویر یک جفت اسب است که همانند پارچه های دوران ساسانی در یک دایره قرار گرفته و اطراف دایره شکل پرندگان نقش شده است.

تولید پارچه های گرانقیمت که مدتی در حال رکود بود کاملا از بین نرفت و به علت علاقه ای که خلفای عباسی به پارچه های نفیس ایرانی داشتند. حکام شهرهای مختلف ایران که به نام خلیفه حکمرانی می کردند، خراج و مالیات خود را به صورت پارچه های گرانقیمت می پرداختند، که نویسندگان آن زمان به ذکر مواردی ازآن پرداختند و راجع به نساجی در شهرستانهای ایران قلم فرسائی کرده اند و به تولید پارچه های دیبا که از آن پیراهن خانه کعبه دوخته می شد اشاره نموده اند.

دوره آل بویه

دوره سلطنت آل بویه در ایران (۳۵۰ تا ۴۲۰ هجری) به سبب پیشرفتی که در امور فرهنگی و هنری ایران حاصل شد ممتاز است. بافته های این دوره دارای طرحهایی هستند که نه تنها نقوش ساسانی خصوصا در تصویر جانوران است، بلکه بعضی از نقوش استادانه نیز به آن افزوده شد.

دوره سلجوقی

اگر چه نساجی از صنایع و هنرهایی است که همیشه در ایران مقام ارجمندی داشته ولی محققین معتقدند که از بعضی جهات این صنعت در دوران سلجوقی(۴۲۱-۵۹۱ هجری) به منتهی درجه ترقی خود رسید. اگرچه شاید بیش از پنجاه قطعه از پارچه های این دوره در دست نباشد اما همینها، طرحها و نقشهای متنوعی را نشان می دهد.

در کاوشهایی که در ویرانه های شهر قدیم ری به عمل آمده، مجموعه ای از پارچه های دوران سلجوقی به دست آمده که با منسوجات دوره های قبل تفاوت دارد. علاوه بر آن چند دستگاه نساجی که در این شهر به دست آمده نشان دهنده این است که این پارچه ها در همان شهر بافته شده است. نقوش این پارچه ها با پارچه های دوران قبل از آن تفاوت بسیار دارد.

بعضی از این پارچه ها علاوه بر خط کوفی نقوش انسانها و حیوانات در آنها بسیار زیبا می باشند. نقوشی که در این پارچه ها دیده می شود تقریبا همان نقوشی است که در سفالهای دوران سلجوقی دیده می شود.

 

پارچه دوره سلجوقی

 

در قرن هفتم هجری مقارن با دوره ایلخانان مغول ارتباط فرهنگی و هنری و بازرگانی بیشر شد. بر اثر تماس بافندگان چینی و ایرانی مجددا پس از دوره ساسانی تأثیر متقابلی در بافته های این دو کشور مشاهد می شود و نقش اژدها و حیوانات افسانه ای چینی به ایران وارد شد.

دوره تیموری

در دوره تیموری خراسان بزرگ مرکز مهم پارچه بافی شد و خصوصا شهرهای هرات و سمرقند، مرکز بافندگی پارچه های نفیس شد. هم چنین در شهرهای یزد، اصفهان، کاشان، تبریز، و…. نساجی رونق و پیشرفت به سزایی کرد.

دوره صفوی

دوره صفوی درخشانترین دوره طلایی نساجی ایران است در این دوره درباریان و بزرگان قوم لباسهایی از دیبا و سایر پارچه هایی که به رشته های طلا و نقره مزین بود می پوشیدند. در این دوره انواع پارچه های مخمل اطلس، ابریشم و هم چنین پارچه هایی کتانی و غیر و … مهارت تام یافتند و در رنگ آمیزیهای خود موفقیتهایی شایانی به دست آوردند. طراحی و نقوش پارچه های آن به درجه ای از کمال رسید. که مانند آن سابقه نداشت و انواع گلها و گیاهان و مناظر سبز و خرم و پرندگان حیوانات، مخصوصا نقش انسان را در این طرحها به کار می بردند. همچنین از داستانهای شاعرانه و منظومه های شعرای ایران مانند زندگی خسروشیرین یا لیلی و مجنون و یا مناظر بزم درباریان استفاده می کردند.

 

پارچه دوره صفوی

 

در زمان شاه عباس دستگاه های نساجی در یزد و کرمان معروف بودند یکی از پارچه های منسوب به دوره صفوی که دارای تاریخ و نام طراح و بافنده آن میرنظام است که مدتها روپوش مرقد حضرت امام رضا(ع) در مشهد بود.

از معروفترین طراحان و بافندگان این دوره از «سلطان محمد نقاش» و «خواجه غیاث الدین علی» می توان نام برد که نمونه های نفیس آنها در حوزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری می شود.

در قرن دوازدهم هجری با هجوم افغانها و مشکلات اقتصادی و سیاسی پارچه بافی رو به رکود و انحطاط گذاشت و مرغوبیت مواد اولیه و رنگهایی که در نساجی به کار می رفت، رو به افول نهاد.

با انقلاب صنعتی اروپا که بافتن پارچه با ماشینهای عظیم معمول شد و انواع و اقسام مشابه با بهترین پارچه های ایرانی با قیمتهای ارزانتر بافته شده و به بازارهای ایران سرازیر شد. کارگاههای محصولات دستباف که یارای مقابله با محصولات ماشینی را نداشتند یکی پس از دیگری تعطیل شد و فقط در شهرهای یزد و کاشان دایره بود. مردم به پارچه های ارزانقیمت خصوصا پارچه های قلمکار که از قبل هم تولید می شد پرداختند.

پارچه های قلمکار

قلمکار سازی که به آن چیت سازی یا چیتگری هم می گویند از صنایع بسیار کهن ایرانی است. ساخت و پرداخت پارچه های قلمکار یکی از رشته های گوناگون هنرهای سنتی، نساجی دستی ایران بوده است. این هنر را از این جهت قلمکار می خوانند که در گذشته های دور با قلم روی پارچه نقاشی می شده است. اما چون کار با قلم بسیار وقت گیر و کم تولید بوده است، به تدریج از رواج افتاد و نقش زدن با قالبهای چوبی جای آن را گرفت که هم تولید را سریعتر و بیشتر می کرد و هم نقشهایی یکدست تری پدید می آورد.

ولی درباره ریشه های تاریخی و هیچ صنعت دیگری تا این اندازه ابهام و آشفتگی وجود ندارد حتی در پاره ای موارد منشأ برخی از فرآورده های انفرادی این صنعت محل گفتگوست. چاپ کردن مستقیم پارچه که اغلب با نقاشی دستی همراه آن بوده است. از این رو چنین پارچه ای را قلمکار می نامند.

قدیمیترین مدرک مربوط به قلمکارسازی را در نقشهای دیواری مقابر مصری ۲۱۰۰ پیش از میلاد می توان یافت و کهنترین نمونه موجود پارچه قلمکار از یک گور مصری متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد به دست آمده، نیم تنه کودکی است با نقش ستاره مانند آبی رنگ.

از مقابر «هفت برادر» سکاها نیز که متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد است پارچه های منقوش به دست آمده است از جمله نقوش آنها تصویر پرنده است که در شیوه سفالسازی امروز یزد رواج دارد و نیز نقش تاک در حاشیه ها که یادآور سنت مختلط ایرانی و یونانی است درخور توجه است. در حالی که بسیاری محققان هم داستانند که قلمکار سازی به وسیله هندیان اختراع شده است. هرودت تاریخ نویس یونانی در سده پنجم پیش از میلاد ضمن توصیف اقوام منطقه قفقاز از جامه های نقش دار آنان یاد می کند.

در روزگار ساسانی، قلمکارسازی به صورت یکی از شیوه های اصلی تزیین پارچه های پشمی، کتانی و ابریشمی در آمده بود.

کهنترین قالبهای شناخته شده قلمکار ایرانی، سه قالب تراشیده از سنگ است ولی همان اندازه و شکل قالبهای چوبی امروزی را دارند. این قالبهای همراه آثار سفالی قرون چهارم و پنجم هجری در حفاریهای نیشابور پیدا شده که تکه های

پشمی در لابه لای خطوط نقش باقی مانده است ولی قالبهای چوبی به وسیله مغولان به ایران آورده شد چاپ کردن پارچه، روشی ارزان برای تقلید از زربافتها و گلدوزیهای گرانبها است. چاپ کردن پارچه با رنگ طلایی، آن را به صورت زربفت نشان می دهد. در هندوستان پارچه های زربفت از جمله فرآورده های بسیاری بود که طی فرمانروایی سلاطین مغول در قرنهای ۷ تا ۸ هجری روزگار رونق صنعت قلمکاری با دست و با قالب بوده است. در این مرحله تاریخ ایران و هندوستان چنان به هم پیوسته است که تشخیص خاستگاه اصلی این فرآورده های هنری را بسیار دشوار می سازد.

پارچه های قلمکاری که از حفاریهای «فسطاط » به دست آمده و مربوط به نساجی هندوستان در قرن ۱۱ هجری است، با نقوش تقلیدی از نقوش جلد کتابهای ایرانی است.

این هنر تا قرن یازده یعنی دوران صفوی در ایران کاملا رواج داشته. رشت، کاشان، بروجرد سمنان و گناباد به تولید مرغوبترین فرآورده های قلمکار شهرت داشتند. در دوران صفوی قلمکار با چاپ رنگ طلایی به تقلید از پارچه های ترمه (زری) تهیه می شد. هم چنین نوعی قلمکار با زمینه به رنگ قرمز و بنفش ساخته می شد که این پارچه ها را صد روز در رنگ می خواباندند تا رنگ دلخواه به دست می آید. از این رو محصول کار را «صد رس» می نامیدند.

میرزا محمدابراهیم خان در کتاب جغرافیای اصفهان در سال ۱۲۹۶ قمری نوشته است: هنر قلمکار سازی به سبب ورود پارچه های خارجی (اروپایی) دچار رکود شده بود و قلمکار سازی که از صنایع بسیار بزرگ بود و رواج بسیار داشت، نسبت به گذشته تخفیف کلی پیدا کرد و قلمکار «قلم زر» که بسیار بهتر و گرانقیمت تر است به علت نداشتن خریدار متروک ماند.

چند سال بعد، هنرمندان اصفهانی در نتیجه کارهای بهتر دوباره بر بازار مسلط شدند و محمد مهدی ارباب در کتاب خود تحت عنوان «اصفهان نصف جهان»

در سان ۱۳۰۰ هجری قمری می نویسد: چیزی که الحال در اصفهان ترقی و رواج دارد قلمکار سازی است که به کمال صفا و خوبی ساخته می شود و چنان خوب رواج داشته است که قلمکار صدرس و «مچلی» بندر هند را شکست داده و بازار آن را کایه نموده است. اینک فرآورده های دستی اصفهان چیت ورزی و قلمکار به بیشتر شهرهای ایران می رود و همه جا به خوبی پذیره می شود. ولی او انحطاط دوباره بعدی را پیش بینی می کند و گناه آن را به گردن قلمکار سازان می اندازد که با تقلب در حرفه خود راه را برای ورود قماش بیگانه باز می کند. محمد شکوفا یکی از قلمکارسازان معاصر می گوید که فقط چهار خانواده در این دوره در کار خود پایدار ماندند و از زمان نخستین دیدار نویسندگان کتاب « سیری در هنرهای سنتی ایران» از بازار اصفهان، شاگردان بسیاری برای خود راه مستقل در پیش گرفته و دکانهای جداگانه برپا کرده اند و سازمان صنایع دستی ایران تسهیلات بیشتری برای فروش فرآورده های این هنر فراهم کرده و به گسترش صادرات آن یاری رسانده است. استادکاران در به کار بردن رنگهای سنتی و استفاده از قالبهای بهتر در ارائه اجناس خوب با یکدیگر رقابت می کنند.

شاید بخواهید درباره هنرهای سنتی ایران بیشتر بدانید.

 

انجام پروژه های رشته هنر(کلیه گرایش ها)

 
انجام مقاله و پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته هنر(کلیه گرایش‌ها)

 

آموزش مارولوس

سفارش انجام پروژه هنر

انجام انواع پروژه دانشجویان هنر رشته {طراحی لباس، طراحی پارچه، طراحی لوگو، خوشنویسی، هنرتجسمی، طراحی نقوش سنتی(ختایی- اسلیمی)، گرافیک و...}

سفارش پروژه هنر

میخواهم سفارش بدم
آموزش طراحی پارچه روسری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Click to Call
فروشگاه
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من

انجام پروژه های دانشجویی

رشته های هنر ، تاریخ ، باستان شناسی

پایان نامه کارشناسی-ارشد- رساله دکتری
پروژه های عملی(دستی – نرم افزاری)