داستان نویسی به سبک یوسف یزدانی

- فهرست مطالب
- نظرات کاربران
- سایر بخش ها
فهرست مطالب
داستان نویسی به سبک یوسف یزدانی(کارگردان، نویسنده، بازیگر، محقق). در این مقاله با دیدگاه یوسف یزدانی جهت داستان نویسی آشنا میشویم.
داستان نویسی به سبک یوسف یزدانی
داستان نویسی
کلمه مقدس است و نویسنده در همه حال در حال کشف مجهولات است. نویسندگی هم مثل هر حرفهی دیگری تاوانی دارد که باید پرداخت شود و به راحتی به دست نمیآید. باید تلاش کرد، آموخت، تمرین کرد و یاد گرفت. انسان امروزی انسانی پرسشگر است. بنابراین هر نویسندهای هنگام نوشتن به میزان سوالهایی که در ذهن دارد، وجود، سواد، اندیشه و هنر دارد. خاطرهنویسی، گزارشنویسی و… عناصر خودش را دارند و داستاننویسی هم عناصرخودش را، و ما خودمان باید انتخاب کنیم کدام را میخواهیم بنویسیم. در واقع این قالبها هرگز دست و پای آدم را نمیبندد، فقط کافی است بدانیم در کدام حوزه و چگونه قرار است بنویسیم و خلاقیت به خرج دهیم. برای همین همینگوی میگوید، «هر زمانی که نمینوشتم احساس بیهودگی میکردم» و به تعبیر ابن عربی، «دستی که نوشتن ندارد دیه هم ندارد.»
جهان داستان نویسی
جهان داستاننویسی، جهانی است گسترده که بر اساس اندیشهها و یافتههای هر کسی نوشته میشود. نوشتن داستان در عین سخت بودن، سادهترین کار هم هست. سخت به این دلیل که یک نویسنده، بایستی به قول فیلمساز معروف روسی، «آیزنشتاین» یک فیلمساز و یک کارگردان که بنده آن را تعمیم میدهم به یک نویسنده، اجباراً باید از جامعهشناسی، مذهب، فلسفه، روانشناسی، پزشکی، معماری، موسیقی، ادبیات و هنر، نقاشی و هر موردی که میتواند در خدمت ادبیات و احیا و شکلگیری اندیشهها و کمک به فهوای کلام ما در داستان باشد، حتماً باید شناخت داشته باشد و این برخورداری و شناخت نه به شکل تخصصی بلکه به اندازهای باشد که به کار یک نویسنده بیاید.

کتابهای یوسف یزدانی
یوسف یزدانی دوره های آنلاین داستان نویسی را طی دو ترم برگذار میکنند. جهت اطلاعات بیشتر کلیک نمایید.
ادبیات سخت است؟
ادبیات سخت است چون نویسنده باید همواره شاخکهای تیز و حساسی داشته باشد و با کوچکترین رعشه، اندام فکریاش به کار افتاده و مجهولاتی را کشف کند که در یک آن به ذهنش خطور کرده، یا در مقابل دیدگانش ظاهر شده و نویسنده باید آن را به زیباترین شکل ممکن شکار کند. پس نویسنده باید هر لحظه شکارچی ماهری باشد که آن چه در پیرامونش اتفاق میافتد را صید کند. همان صیدی که دیگران قدرت، ظرفیت، جسارت، احساس و توانایی این کشف و شهود و شناخت را ندارند. و اما ادبیات آسان است به این دلیل که ما با کلمات سر و کار داریم و هیچ قائدهی از پیش تعیین شدهای برای نوشتن وجود ندارد. ما همانگونه مینویسیم که دلمان میخواهد و دوست داریم و باب میلمان است، و همانگونه مینویسیم که بیان احساسمان باشد. اما ادبیات همهی اینها نیست، در واقع همهی اینهاست اما هیچیک از اینها نیست که به تعبیر نظریهپردازان پسامدرن، در عین معناگریزی معنایی در کلمات هست. در عین ساختارشکنی، ساختاری وجود دارد. در عین شالودهشکنی، شالودهای وجود دارد. در عین عدم قطعیت، قطعیتی وجود دارد. در عین ضد قصه بودن داستان، قصهای وجود دارد و در عین روایتگریزی، روایتی هست. چرا که زندگی انسان روایتی بزرگ است.
هر چند عدهای معتقدند که هنر نوشتن استعداد میخواهد، اما در حقیقت نوشتن مهارتی اکتسابی است. استعداد صرفاً میتواند به افراد کمک کند تا نسبت به سایرین متمایز باشند. مهم آن است که افراد بتوانند این مهارت را یاد گرفته و آن را به کار بگیرند. ولی ترس، نخستین مانع یادگیری نوشتن است و باید آن را برطرف کرد. تقریباً اکثر افراد وقتی میخواهند چیزی بنویسند، معمولاً همان اول میگویند: من که تا به حال چیزی ننوشتهام! اصلاً چی بنویسم؟ از کجا شروع کنم؟ نوشتنم نمیآید! چه کار سختی! اصلاً میترسم! چنین بهانهها و پرسشهایی مهمترین مانع نوشتن است. ترس از نوشتن مانع بزرگی است که به سمت نوشتن نمیرویم و دست به قلم نمیشویم. این ترس ناشی از روشهای اشتباهی است که از همان دوران دبستان در آموزش مهارتهای اصلی در ما به وجود آمده است. یکی از این مهارتهای اصلی «نوشتن» است. الفبا، کلمه و جمله را یاد گرفتیم، اما بلد نیستیم که چگونه از اینها برای نوشتن یک نامهی ساده به همکلاسی یا پدر و مادر خود استفاده کنیم. همین موضوع باعث شده که اغلب ما از همان کودکی از نوشتن بترسیم!
مقاله مرتبط: آموزش مقاله نویسی برای مبتدیان
نویسنده خوب کیست؟
توجه داشته باشیم که نویسندهی خوب نویسندهای است که کم مینویسد، زیاد میخواند، کم مینویسد، زیاد میشنود، کم مینویسد، زیاد تحقیق میکند و میآموزد. یک نویسندهی خوب حتماً باید از فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی و… شناخت داشته باشد. یک نویسنده باید اول خود را به چالش بکشد، خود را بشناسد، پیرامون خود را و جهان خود را بشناسد و بعد از خود سوال کند چرا میخواهم بنویسم، چه میخواهم بنویسم و چگونه باید بنویسم؟
اصول داستان نویسی
یکی از اصول مهم داستان نویسی که در تمامی انواع داستان و به خصوص در زمینه نوشتن داستان کوتاه باید مورد توجه قرار گیرد، بیپروا نوشتن و پرهیز از پرداختن به کلیشهها است. ذهن یک نویسنده باید خلاق باشد و قلم او نیز باید بیپروا باشد، به نحوی که از پرداختن به موضوعات مهم جامعه نترسد و بتواند بیپروا و رک مشکلات و معضلات جامعه را در قالب داستانی خواندنی برای مخاطبان خود بیان کند. به علاوه یک نویسنده خوب، نویسندهای خلاق است که به جای پرداختن به موضوعات قدیمی و کلیشهای که تا به حال صدها داستان در مورد آنها نوشته شده است، به موضوعات جدید و بدیع میپردازد و نیز در حین داستان نویسی، ضمن رعایت اصول داستان نویسی از قوه تخیل و خلاقیت خود بهره میگیرد و حتی از برخی از چهارچوبهای محدود کننده خارج میشود تا به این ترتیب اثری هنری، روح نواز و جذاب برای خوانندگان خود خلق کند.
مؤلف: یوسف یزدانی
مقاله مرتبط: آموزش نوشتن پروپزال و پایان نامه
جهت مشاوره و ثبت نام در دوره داستان نویسی فرم زیر را پرنمایید
- انجام و مشاوره مقاله و پایان نامه رشته هنر(کلیه گرایشها) مقطع کارشناسی ،ارشد و دکتری.
دستههای محصولات
- پروژه آماده ۵
- دوره های آموزشی ۷
- آموزش نرمافزار ۲
- کتاب ۲
- نویسندگی ۳
- طرح آماده ۱۱۶
- آماده رنگآمیزی ۴۳
- برش لیزر ۳۳
- چاپ باتیک ۴
- چاپ سیلک ۴
- چوب ۸
- سفال ۴۰
- طرح روی بشقاب ۳۰
- گلدان ۳
- طرح آماده رایگان ۱۰
- طرح سنتی ۹۰
- ختایی اسلیمی ۸۷
- اسلیمی ۲۸
- تذهیب ۸۷
- بته جقه ۵
- ترنج ۱۶
- حاشیه ۳
- شمسه ۳۹
- طرح محرابی ۳
- گل شاه عباسی ۵
- گل و مرغ ۴
- لچک ۱
- مینیاتور ۷
- نشانگر کتاب ۲
- ختایی ۱۶
- ختایی اسلیمی ۸۷
- طرح فانتزی ۱۵
- طرح هندسی ۱۱
- گلدوزی ۳۰
- ماندالا ۱۷
- مس ۱۷
- قلمزنی ۱۰
- منجوقدوزی ۱۵
- مینا کاری ۲۳
- ویترای ۱۵
- کسب و کار ۱
- کنکور ۲

سفارش انجام پروژه هنر
سفارش پروژه هنر
میخواهم سفارش بدم