۱۰ اثر هنری معروف لئوناردو داوینچی.
یکی از نقاشان بزرگ رنسانس، لئوناردو داوینچی به طور مداوم سنتها و تکنیکهای هنری را آزمایش میکرد. او ترکیبات بدیع را ایجاد کرد، آناتومی را برای نشان دادن دقیق بدن انسان بررسی کرد، روان انسان را برای نشان دادن شخصیت در نظر گرفت و روش هایی را برای نمایش فضا و اشیاء سه بعدی بر روی یک سطح دو بعدی آزمایش کرد. نتیجه کنجکاوی پایان ناپذیر او بسیاری از پروژه های ناتمام است، اما همچنین برخی از واقعی ترین، پیچیده ترین و لطیف ترین نمایش های طبیعت انسان است.
آزمایشهای او بر هنر جانشینانش تأثیر گذاشت و اغلب در قرنهای بعد به معیاری تبدیل شد. لئوناردو پس از مرگش در سال ۱۵۱۹، دفترچههای بسیاری را به جای گذاشت که مملو از خطوط و طرحها بود، اما تعداد کمی از آثار تکمیلشده. برخی از قطعات او توسط دستیاران تکمیل شد، اما برخی دیگر گم شدند، از بین رفتند یا بیش از حد نقاشی شدند. در زیر ۱۰ اثر هنری معروف لئوناردو داوینچی از شناخته شده ترین آثار بازمانده او را مشاهده می کنید.
۱ـ مونالیزا
معروفترین اثر هنری جهان، مونالیزا، روزانه هزاران بازدیدکننده را به موزه لوور میکشاند که بسیاری از آنها با نگاه مرموز و لبخند مرموز نشسته مجبور میشوند. پرتره ظاهراً معمولی زن جوانی که با حجابی نازک، رنگهای غمانگیز و بدون جواهرات پوشیده است، ممکن است بینندگان را گیج کند، زیرا ممکن است تعجب کنند که این همه هیاهو برای چیست. سادگی نقاشی استعداد لئوناردو برای رئالیسم را رد می کند.
چهرهای که به نرمی مدلسازیشده سوژه نشان میدهد، کار ماهرانهاش را با sfumato نشان میدهد، تکنیکی هنری که از درجهبندیهای ظریف نور و سایه، به جای خط، برای مدلسازی فرم استفاده میکند. حجاب با ظرافت رنگ آمیزی شده، تارهای ریز کار شده، و رنگ آمیزی دقیق پارچه های تا شده، حوصله خستگی ناپذیر لئوناردو را در بازآفرینی مشاهدات مورد مطالعه اش نشان می دهد. بعلاوه، بیان گیج کننده خانم فقط به واقع گرایی او می افزاید. لبخند او ممکن است جذاب یا مسخرهآمیز باشد – بینندگان نمیتوانند کاملاً آن را بفهمند، زیرا او مانند یک انسان، شخصیت پیچیدهای است و ویژگیهای مخالف را به طور همزمان تجسم میدهد.
۲ـ شام آخر
یکی از مشهورترین نقاشیهای جهان، شام آخر به سفارش لودویکو اسفورزا، دوک میلان و حامی لئوناردو در اولین اقامتش در آن شهر، برای صومعه دومینیکن سانتا ماریا دل گرازیه ساخته شد. لئوناردو با به تصویر کشیدن یک روایت متوالی، چندین لحظه مرتبط نزدیک در اناجیل را به تصویر می کشد، از جمله متی ، که در آن عیسی اعلام می کند که یکی از حواریون به او خیانت خواهد کرد و سپس مراسم عشای ربانی را برپا می کند.
لئوناردو که شیفته شیوه ای بود که شخصیت یک مرد می تواند خود را در حالت، بیان و ژست نشان دهد، واکنش منحصر به فرد هر شاگرد را به این بیانیه به تصویر کشید. حالات رسولان بالا میآیند، میافتند، امتداد مییابند، و در هم تنیده میشوند، زیرا به نظر میرسد در اطراف عیسی که آرام در مرکز نشسته است، زمزمه میکنند، فریاد میزنند، غمگین میشوند و بحث میکنند. به دلیل تکنیک نقاشی آزمایشی لئوناردو، که در آن او از تمپر یا رنگ روغن روی دو لایه زمین آمادهسازی استفاده میکرد، کار بلافاصله پس از اتمام کار شروع به متلاشی شدن کرد.
با این حال، بینندگان هنوز هم می توانند آن را به عنوان یک مطالعه پیچیده از احساسات مختلف انسانی، که در یک ترکیب ساده فریبنده آشکار شده است، تشخیص دهند.
۳ـ مرد ویترویین
نقاشی مرد ویتروویی لئوناردو با قلم و جوهر از یکی از یادداشتهایی است که او در سالهای بلوغ در دست داشت. همراه با یادداشت هایی است که با خط آینه ای نوشته شده اند، در مورد نسبت های ایده آل انسانی که معمار رومی ویتروویوس در کتابی درباره معماری از قرن اول پیش از میلاد آورده است.
این نقاشی نظریه ویتروویوس را نشان میدهد که انسان ایدهآل میتواند در یک دایره و یک مربع، دو شکل غیرقابل تطبیق قرار گیرد. لئوناردو این مفهوم را با کشیدن یک پیکره مرد در دو حالت روی هم قرار داده بود – یکی با دستهای کشیده تا در یک مربع و دیگری با پاها و دستهایش که به صورت دایرهای باز شده بودند. این اثر نه تنها تلاش لئوناردو را برای درک متون مهم، بلکه تمایل او به گسترش آنها را نیز نشان میدهد.
او اولین کسی نبود که مفاهیم ویتروویوس را به تصویر کشید، اما نقاشی او بعداً به نمادین ترین نقاشی تبدیل شد، تا حدی به این دلیل که ترکیب آن از ریاضیات، فلسفه و هنر نمادی مناسب از رنسانس به نظر می رسید. این نقاشی اکنون در گالری دل آکادمی، ونیز نگهداری میشود، جایی که معمولاً در معرض نمایش نیست، اما در یک آرشیو تحت کنترل آب و هوا نگهداری میشود.
۴ـ پرتره از خود
طراحی گچی قرمز پیرمردی با موهای بلند و ریش مواج که مدتها به عنوان یک پرتره از خود تلقی میشد، به حدی بازتولید شده است که نشان میدهد بیشتر مردم چگونه به ظاهر لئوناردو فکر میکنند. با این حال، برخی از محققان استدلال میکنند که این شکل، با ویژگیهای تند، ابروهای شیاردار و چشمهای فرورفته، بسیار مسنتر از سنی به نظر میرسد که لئوناردو تاکنون به آن رسیده است. لئوناردو در سن ۶۷ سالگی درگذشت. آنها پیشنهاد می کنند که این نقاشی ممکن است یکی از نقاشی های گروتسک او باشد، طرح هایی که او معمولاً در دفترچه هایش از افرادی با ویژگی های عجیب و غریب می ساخت. پرتره هر کسی را که نشان می دهد، انحراف از سوژه های غالباً جذاب لئوناردو است، با این حال او موفق شد این شخصیت را با نجابت و خرد دوران بلوغ آغشته کند.
۵ـ باکره صخره ها
بر اساس شواهد سبکی، بسیاری از محققان نقاشی باکره صخره ها در لوور را اولین نقاشی از دو نقاشی لئوناردو از یک افسانه آخرالزمان می دانند که در آن خانواده مقدس هنگام فرار به مصر از قتل عام هیرودیس با سنت جان باپتیست ملاقات می کنند. بی گناهان لئوناردو درگیر سالها دعوای حقوقی با Confraternity of Immaculate Conception بود که این کار را سفارش داد و این اختلاف در نهایت باعث شد که لئوناردو نسخه دیگری از این موضوع را در مورد سال ۱۵۰۸ ترسیم کند که اکنون در گالری ملی لندن نگهداری می شود.
اولین نقاشی راه هایی را نشان می دهد که لئوناردو در رنسانس عالی آغاز شد. نقاشیهای اولیه این دوره اغلب چهرههایی را در چینشهای خطی، مجزا از یکدیگر و از نظر فرم سفت به تصویر میکشیدند. اما در باکره صخرهها، پیکرههای مریم باکره، مسیح کودک، جان شیرخوار و یک فرشته در ترکیبی هرمی چیده شدهاند و نه تنها به طور متقاعدکنندهای فضایی را اشغال میکنند، بلکه از طریق حرکات و حرکات با یکدیگر تعامل دارند.
نگاه ها مریم جوانی در یک منظره سنگی مرموز روی زمین نشسته است، نه بر تختی که بسیاری از نقاشی های اوایل رنسانس او را به تصویر می کشند. بدن او دارای حرکت است – به نظر می رسد وقتی سرش را به طور محافظ به سمت جان شیرخوار خم می کند، که در سمت چپ به نماز زانو می زند، تکان می خورد و به نظر می رسد که او را به سمت کودک مسیح در سمت راست می برد.
عیسی نیز به نوبه خود، یوحنا را به عنوان فرشته ای برکت می دهد، که در حالتی پیچیده از پشت دیده می شود، به سمت یحیی اشاره می کند و به طور غیر قابل کشف به بیرون به بیننده نگاه می کند. لئوناردو همچنین به طور مشخص دالهای مقدس سنتی – هالههایی برای مریم و مسیح و عصایی برای یوحنا – را حذف کرد تا خانواده مقدس کمتر الهی و انسانیتر به نظر برسد.
۶ـ سر یک زن
Head of a Woman، قلم موی کوچکی که با رنگدانه طراحی شده است، زن جوانی را با سر کج و چشمانش به پایین نشان می دهد. حالت او یادآور مریم باکره در کتاب باکره صخرههای لئوناردو است و نشان میدهد که این نقاشی ممکن است به عنوان یک الگو عمل کرده باشد. نام مستعار نقاشی، La scapigliata، به «ژولیده» ترجمه شده و به تارهای موی زن جوان اشاره دارد. پیچکها و شانههای طرحدار با چهره بسیار تکمیل شده تضاد دارند، جایی که لئوناردو به آرامی از ویژگیهای ظریف زن، از پلکهای سنگین گرفته تا لبهای لطیفاش، الگوبرداری کرد. این ابزار سیال کار لئوناردو را نشان میدهد، که هم از طراحی رسا برای ایجاد فرم و هم از لایهبندی کنترلشده برای ارائه جزئیات استفاده میکند.
۷ـ بانویی با قاقم
بسیاری از مورخان هنر، زن جوان در لیدی با ارمینه را سسیلیا گالرانی، معشوقه حامی لئوناردو، لودوویکو اسفورزا، دوک میلان، می شناسند. ارمینه اغلب به عنوان نمادی برای دوک استفاده می شد. زن سرش را به سمت راست میچرخاند، چشمهای درخشانش که ظاهراً به سمت چیزی خارج از کادر است. اگرچه نقاشی بهشدت بیش از حد نقاشی شده است، بهویژه پسزمینه تیره، با این وجود دانش لئوناردو از آناتومی و توانایی او در نمایش شخصیت در حالت و بیان را نشان میدهد. او جوانی و طبیعت دلپذیر دختر را در ویژگی های بی فریب، نگاه دقیق، و آغوش لطیف ارمنی که با سرش خمیده و هوشیار می نشیند، به تصویر می کشد. دست باریک او ساختار استخوانی پیچیده زیر پوست را نشان می دهد، درست همانطور که سر گل ارمنی جمجمه را در زیر خز ظریف نشان می دهد.
۸ـ سالواتور موندی
پرتره رو به رو سالواتور موندی (حدود ۱۵۰۰؛ “نجات دهنده جهان”) در سال ۲۰۱۷ زمانی که در حراجی به قیمت رکوردشکنی ۴۵۰.۳ میلیون دلار فروخته شد، خبرساز شد. قیمت بالا زمانی که با توجه به اینکه سالواتور موندی در وضعیت نامناسبی قرار داشت، تعجب آورتر بود، تاریخچه ای مشکوک داشت و انتساب آن موضوع بحث بین محققان و منتقدان بود.
بسیاری از صاحب نظران به مهارت ضعیفی که برای نمایش چهره عیسی استفاده می شود، اشاره کردند. حالت سفت، که بسیار بر خلاف ژست های پیچشی مشخصه استاد رنسانس بود. و نمایش غیرقابل قبول کره شیشه ای، که اگر جامد بود، نمای تحریف شده از نگهدارنده آن را منعکس می کرد، یک ترفند نوری که لئوناردو از آن می دانست. کریستیز، خانه حراجی که فروش را مدیریت کرد، انتقادات را رد کرد و اشاره کرد که هرگونه فقدان کاردستی نتیجه مرمت های سنگین در قرون گذشته بود و به مدل سازی نرم دست راست عیسی و ظرافت فرهای تنگ او اشاره کرد که هر دو ویژگی هستند. که شبیه تکنیک لئوناردو بود.
خانه حراج همچنین تاکید کرد که محافظان تایید کرده اند که این نقاشی از همان موادی ساخته شده است که لئوناردو از آن استفاده می کرد، به ویژه اولترامارین، یک رنگدانه آبی با کیفیت بالا و گران قیمت که اغلب منحصراً برای هنرپیشه ها محفوظ است. بحث انتساب به خوبی پس از فروش ادامه یافت، اما علاقه به این اثر و مبلغ هنگفتی که در حراج پرداخت شد، نشان دهنده شهرت ماندگار لئوناردو و موقعیت قدرتمند او در قانون تاریخ هنر پنج قرن پس از مرگش بود.
۹ـ ژینورا دی بنچی
پرتره ژینورا دی بنچی که در گالری ملی هنر در واشنگتن دی سی قرار دارد، تنها نقاشی لئوناردو است که در نیمکره غربی به نمایش عمومی گذاشته شده است. این یکی از اولین کارهای لئوناردو است که در اوایل ۲۰ سالگی به پایان رسید و برخی از روش های غیر متعارفی را که در طول زندگی حرفه ای خود استفاده می کرد را نشان می دهد. لئوناردو با الهام از معاصران شمالی خود، با به تصویر کشیدن زن جوان موقر در ژست سه چهارم به جای نیمرخ مرسوم، سنت شکنی کرد و بنابراین او ممکن است اولین هنرمند ایتالیایی باشد که چنین ترکیب بندی را نقاشی کرده است.
او به استفاده از نمای سه چهارم در همه پرترههایش، از جمله مونالیزا، ادامه داد و به سرعت به استانداردی برای پرتره تبدیل شد، به طوری که امروزه بینندگان آن را بدیهی میدانند. لئوناردو همچنین ممکن است زمانی که رنگ هنوز چسبناک بود از انگشتان خود برای مدلسازی صورت ژینورا استفاده کرده باشد، همانطور که توسط اثر انگشت یافت شده در سطح رنگ نشان داده شده است.
در سمت عقب تابلو، تاج گلی از لور و نخل دور شاخه ای از درخت عرعر (جینپرو در ایتالیایی – جناسی در نام نشسته است)، و طوماری با عبارت لاتین «زیبایی فضیلت را زینت می دهد» هر یک از گیاهان را در بر می گیرد. ظاهر کوتاه سمت عقب نشان می دهد که این نقاشی ممکن است در پایین تراشیده شده باشد، احتمالاً به دلیل آسیب ناشی از آب یا آتش. برخی از محققان حدس میزنند که پرتره روی جلو شامل دستهای ژینورا میشود و پیشنهاد میکنند که مطالعه نقرهای بازوها و دستهای موجود در قلعه ویندزور ممکن است بهعنوان یک طراحی اولیه باشد.
۱۰ـ باکره و کودک با سنت آنا
برخی از محققان بر این باورند که باکره و کودک با سنت آن آخرین نقاشی لئوناردو بود، و در این اثر او از بسیاری از قراردادهایی که در طول زندگی حرفهای خود ایجاد کرده بود برای به تصویر کشیدن سه نسل از خانواده مقدس – سنت آنا، دخترش، باکره استفاده کرد. مریم و مسیح فرزند. آن، در اوج ترکیب هرمی، مریم را تماشا میکند که روی دامان او مینشیند، در حالی که باکره با مهربانی، کودک مسیح را از سوار شدن بر بره باز میدارد.
بر خلاف لئوناردو نوزاد آگاه که در باکره صخره ها به تصویر کشیده شده است، نقش مسیح در باکره و کودک با سنت آنه بی گناه به نظر می رسد، رفتار نوجوانانه بازیگوشی نشان می دهد و در حالی که نگاه مادرش را برمی گرداند، بیانی قابل اعتماد نشان می دهد. فعل و انفعالات بین این چهره ها احساس صمیمی می کند و توانایی لئوناردو را برای نشان دادن روابط انسانی متقاعدکننده نشان می دهد.
این نقاشی همچنین نشان دهنده علاقه مادام العمر لئوناردو به نمایش باورپذیر فضای سه بعدی بر روی یک سطح دو بعدی است. مانند بسیاری از نقاشیهای لئوناردو، چهرهها در میان منظرهای خارقالعاده قرار دارند. لئوناردو با استفاده از پرسپکتیو هوایی، تکنیکی که در رساله نقاشی درباره آن نوشت، توهم فاصله را با رنگ آمیزی سازندهای سنگی در پس زمینه ایجاد کرد به طوری که آنها به رنگ آبی مایل به خاکستری و جزئیات کمتر از منظره پیش زمینه به نظر می رسند. او از این تکنیک در بسیاری از مناظر آثار قبلی خود از جمله مونالیزا و باکره صخره ها استفاده کرد.
منبع : britannica.com
امیدواریم که مطلب ۱۰ اثر هنری معروف لئوناردو داوینچی مورد توجه شما قرار گرفته باشد.
- انجام پروژه های دانشجویی رشته هنر(کلیه گرایشها)
- انجام مقاله و پایان نامه رشته هنر(کلیه گرایشها) مقطع کارشناسی و ارشد.
- تماس سریع با ما از راه واتساپ
2 دیدگاه در “۱۰ اثر هنری معروف لئوناردو داوینچی”
خبلی خیلی عالی بود
خوشحالیم که براتون مفید بوده