داستان انیمیشن کوتاه
- فهرست مطالب
- نظرات کاربران
- سایر بخش ها
فهرست مطالب
داستان انیمیشن کوتاه. شاید شما از جمله کسانی باشید که میخواهید برای انیمیشن کوتاه خود داستان بنویسید اما نمیدانید چه باید بنویسید یا از کجا شروع کنید.
این مقاله خلاصهای از کتاب ایدههایی برای انیمیشن کوتاه ترجمه تورج سلحشور میباشد. نکاتی که برای نوشتن داستان باید به آن توجه داشته باشید. با ما همراه باشید.
داستان، ستون اصلی هر نوع فیلمی هست. بدون یک داستان خوب، شما فقط با تکنیک سروکار دارید.
این مقاله به شما کمک میکند تا داستانی خوب برای انیمیشن کوتاه بنویسید. نوشتن داستان هیچ فرمول جادوییای ندارد!
این مقاله در مورد چیزهایی است که شما باید در مورد آنها فکر کنید و در نظر بگیریدشان تا بتوانیند یک ایدهی خوب شکار کنید، داستان خوبی بنویسید، طراحیهای مناسبی انجام دهید و در نهایت یک استوریبورد خوب خلق کنید. انیمیشن کوتاه میتواند همان قدرت، طنز و یا تندی هر نوع فیلم دیگر را داشته باشد. ساختن یک انیمیشن کوتاه خوب، خلق اثر جاودانه است.
تعریف داستان از نظر کارل ایگلسیاس(فیلمنامه نویس): «هر داستان شامل کسی است که مصرانه به دنبال به دستآوردن چیزی است، ولی در این راه به مشکل برمیخورد».
این تعریف شامل سه عنصر اساسی برای یک داستان هست: کاراکتر، هدف کاراکتر و تعارض.
۱- کاراکتر: کسی است که داستان دربارهی اوست و داستان از دید او نقل میشود.
۲- هدف: خواستهای عینی که کاراکتر سعی در رسیدن به آن دارد: پرنسس، گنج، معشوق، لطف، انعام، شهرت و… ۳- تعارض:چیزی است که بین کاراکتر و هدفش قرار میگیرد.
سه نوع تعارض وجود دارد:
- تعارض کاراکتر با کاراکتر دیگر
- کاراکتر با محیط
- کاراکتر با خودش تعارض ها باعث به وجود آمدن مشکلات، موانع و بحرانهایی میشوند که کاراکتر را در مخاطره(جسمی، فکری یا روحی) قرار میدهد.
عناصر دیگر داستان عبارتانداز:
- لوکیشن: شامل مکان، زمان یا فضایی که برای داستان لازم است.
- عامل محرک: در داستان، کاراکتر سیر طبیعی خودش را طی میکند تا اینکه اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد. این اتفاق آغازگر داستان است.
- سؤالهای داستان: سؤالهای ایجاد شده توسط عامل محرک باید به آن پاسخ داده شود.
- موضوع: همان ایدهی اصلی داستان که انیمیشن میکوشد آن را انتقال دهد.
- نیاز: برای اینکه داستان به کاراکتر معنا دهد، او نیاز دارد تا برای رسیدن به هدف چیزی را یاد بگیرد.
- تحول: وقتی کاراکتر چیزی را یاد میگیرد(یا نمیگیرد) حالتی به وجود میآید که به آن تحول عاطفی یا تغییر کاراکتر میگویند.
- پایان داستان/نتیجه: چیزی است که در پایان داستان در اختیار بیننده قرار میگیرد تا آسایش خاطر او را فراهم کند و به تمام سؤالاتی که او از داستان داشته جواب دهد.
پایان داستان باید کاراکتر یا مخاطب را دگرگون کند.
همهی داستانها از یک ساختار سه قسمتی تبعیت میکنند.
قسمت اول:
باید یک حس دلسوزی و همدردی با قهرمان داستان در مخاطب ایجاد شود تا او در طول ماجراهای داستان با کاراکتر هممراه شود.
قسمت دوم:
شامل تلاش، رنج و مبارزهی قهرمان داستان است که حس تنش و اضطرابی حول قهرمان و ماجراهایش به وجود میآورد.
قسمت سوم:
تنش و اضطراب فروکش میکند و نوعی حس رهایی عاطفی و احساسی به وجود میآید که فضا را برای خاتمهی داستان آماده میکند.
داستان سرگذشت یک قهرمان را تعریف میکند که به آن ‹سیرقهرمان› گویند.
طرح داستان بر اساس تئوری کمپبل شامل:
معرفی قرمان -قهرمان دارای یک نقص است -اتفاق غیرمنتظره -ماجراجویی -تلاش -بازگشت -بحران -مبارزهی نهایی – نتیجهی نهایی
آرکی تایپهای شخصیتی چیست؟
در فیلمها،نقشهای شخصیتی معینی وجود دارد که بارها و بارها در همهی داستانها ظاهر میشوند. این نقشها ار آرکیتایپهای شخصیتی نشأت گرفتهاند. آرکیتایپها تصاویر یا ایدههای فراگیری هستند که مدلهای اصلی محسوب میشوند و نسخههای مختلفی از آنها الگوبرداری میشود.
هفت شخصیت آرکیتایپی که در اکثر فیلم های بلند دیده میشوند:
۱- قهرمان: کاراکتری که راوی داستان است.
۲- مرشد: استاد یا مشاوری که به عنوان متحد قهرمان به او کمک میکند.
۳- قاصد: شخصیتی که در نقش یک جارچی شروع ماجراها را اعلام میکند و در طول داستان نیز اطلاعات بسیار مهمی به قهرمان میدهد.
۴- سایه: میتواند شخصیت منفی داستان یا قهرمان اصلی باشد.
۵- محافظ درگاه: یک کاراکتر، گذرگاه یا محافظی باشد که قهرمان برای رسیدن به هدفش باید از آن عبور کند.
۶- بازیگوش: این کاراکتر معمولاً فضای کمیک و خندهدار داستان را فراهم میسازد. گاهی نیز قهرمان را از رسیدن به هدفش دور یا در ان وقفه ایجاد میکند.
۷- تغییر شکل دهنده: این شخصیت کسی نیست که نشان میدهد یا ادعا میکند.
تعریف تعارض عمومی:
وضعیت یا مشکلی که به عنوان مانعی بر سر راه قهرمان قرار میگیرد تا او را از رسیدن به هدف باز دارد. تعارضها آن قدر تکراریاند که به جای تشخیص آنها به عنوان شکلی از تعارض، آنها را به صورت داستان های آشنا دستهبندی میکنیم:
- فکر درمقابل بازو: در آن فکر و هوش در مقابل زور و نیروی بدنی قرار میگیرند.
- از فرش به عرش: تلاش افراد برای موفقیت را نشان میدهند.
- خیر در برابر شر: داستان هایی که این دو نیرو را در برابر هم قرار میدهند.
- نقشهای معکوس:
- شهامت و بقاء: تعارضی که عمدتاً محیطی است. بیماری یا فاجعهای که باید بر آن غلبه کرد.
- مصلحها: دربارهی قربانیان بیعدالتی های اجتماعی هستند.
- سرنوشت وسوسهانگیز: قهرمان برخلاف یک جریان منظم و تثبیت شده(قانون، خدا، طبیعت) حرکت کند.
- شرایط نامناسب: کاراکتر به زمان یا مکان دیگری منتقل میشود تا یاد بگیرد چگونه از پس این شرایط جدید بربیاید.
- دستهی نامتجانس:چند شخصیت تعریف شده ولی کاملاً متفاوت از هم در طول یک ماجرا با هم همراه میشوند.
- داستانهای رفاقتی: قدرت و تقابل کارکتر را نشان میدهد که بر مشکلات چیره میشوند و با هم طرح رفاقت میریزد.
- داستانهای عاشقانه: مطالعهی روابط عاشقانه و عواملی که انسانها را به هم نزدیک یا از هم دور میکند.
- سفرها و ماجراها: قهرمان زمان و مکان را در پی یافتن هدف(شیء یا فرد) میپیماید و در طول این تجارب، خودش نیز تغییر میکند.
تم های عمومی
داستانها یک سلسله اتفاقات پشت سرهم نیستند، بلکه حاوی معنا و محتوا هستند. آنها میکوشند مفهومی به ما برسانند که از خود داستان عظیمتر است. این معنا یا ایدهی غالب داستان را «تم» گویند. تم بر اساس نیاز انسان شکل میگیرد که شامل: نیاز جسمی- نیاز فکری و نیاز روحی است.
این سه دسته، شامل نیازهای اولیه اند، مانند:
- غذا
- پناهگاه
- امنیت
- مقبولیت
- انگیزه
- عشق
- سامان گرفتن
این تعداد معدود نیازها تقریبا تشکیلدهندهی تم کلیهی داستان های ماست. در بعضی موارد، فیلمها، سخاومندانه، تمشان را به شکلی صریح بیان میکنند، مثلاً در غول آهنی تم اصلی فیلم این است:« تو همان چیزی هستی که اتخاب میکنی باشی».
اصالت در داستان
به گفته رابرت مککی، آنچه که در داستان اهمیت دارد فرم است نه فرمول. ممکن است یک داستان ساختار بسیار خوبی داشته باشد اما داستان خوبی نباشد. با وجود تمها، تعارضها، ساختارها و کاراکترهای یکسان، آنچه یک داستان را منحصر به فرد میکند یک کاراکتر قوی و سلسله اتفاقاتی است که احساسات مخاطب را برانگیزد.
خلاصه مطلب
انیمیشن کوتاه نیازمند صراحت، شفافیت، سادگی و نوعی دید اقتصادی در زمینهی ساختار، طرح و ابزار است که در فیلمهای بلند دیده نمیشود. ایدههای اولیه برای یک انیمیشن کوتاه اغلب بسیار بزرگ، پیچیده و وسیعاند. برای فیلمسازی که به تنهایی کار میکند، یک فیلم کوتاه باید دارای فقط یک تم یا مفهوم و یک تعارض باشد. باید یک یا دو کاراکتر و یک یا دو لوکیشن داشته باشد و کاراکترها و جزئیات فرعی آن نیز تا اندازهای باشد که صحنه ها را به خوبی پرکند و داستان را جلو ببرد. عامل محرک فیلم معمولاً در ۱۰-۱۵ ثانیه اول فیلم رخ میدهد.
- انجام پروژه های دانشجویی رشته هنر(کلیه گرایشها)
- انجام مقاله و پایان نامه رشته هنر(کلیه گرایشها) مقطع کارشناسی و ارشد.
- تماس سریع با ما از راه واتساپ